گذر گاهی برای عبور

لحظه ای مکث

گذر گاهی برای عبور

لحظه ای مکث

تاوان

سلام 

دیشب یه اتفاق بد ولی تقربیا با حال برا م افتاد 

بد واسه خودم ولی جالب برا بقیه : 

دیشب خونه مامان بزرگم مهمون بودیم، یعنی یه مهمونیه تقربیا بزرگ بود 

اوایل شب بود که شیطنتم گل کرد و سویچ موتور دایی رو برداشتم و رفتم تو کوچه سوار موتورش شدم و روشنش کردم. 

این اولین باری بود که سوار موتور میشدم... 

خلاصه موتور روشن کردم، زدم تو دنده و تا میتونستم گاز دادم 

خب دیگه معلومه چه اتفاقی افتاد 

با موتور زدم تو در ماشین خاله که گوشه کوچه پارک بود و بعدش خودم با سر پرتاب شدم وسط کوچه..........! 

در ماشین خاله به اضافه موتور دایی که داغون شد هیچی، خودمم حسابی داغون شدم! 

البته کسایی که شاهد صحنه بودن معتقد بودن اون طوری که من زمین خوردم باید میمرد..و حسابی شانس اوردم! 

خب حالا میتونین بخندید...  

.. 

...

 

خب ادمی جایزالخطاست ولی باید تاوان خطاشو پس بده 

بنابراین منم برا پس دادن تاوان این اشتباه هزینه تعمیر ماشین خاله رو تقبل کردم و قرار شد از  پس اندازم پول صاف کاری ماشینشو بدم.............

بزرگترین خوشبختی....

انگار زندگی خیلی سخت شده

با هرکی حرف میزنی و پای درد و دل هرکی میشینی، می بینی انگار اصلا حال خوشی نداره

همه یه جورایی غمگین میزنن

همه احساس تنهایی میکنن

خودشونم نمیدونن چشونه...! نمیدونن مشکل از کجاست...!

خیلی کم پیش میاد کسی واقعا شاد باشه

حتی اگه هم بخای شاد باشی غم بقیه این اجازه رو بهت نمیده...!

میبینی دوستات ناراحتن و تو هیچ کاری نمیتونی براشون بکنی...و این ازارت میده

بعضی وقتا زندگی یه شرایطی رو به وجود میاره که مجبورت میکنه غمگین باشی

انگار هرچی تلاش میکنی شاد بشی نمیشه...

ولی بهترین کار تو این شرایط بیخیالیه...

اینکه بگی گور بابای غم وغصه...وقتی نمیتونی کاری جز غصه خوردن انجام بدی پس چه بهتره که بیخیال باشی و بذاری ذهنت اروم باشه...

آرامش فکر، بزرگ ترین خوشبختی است.(بودا)

ورود

روز گاریست که شیطان فریاد میزند: ادم پیدا کنید،سجده خواهم کرد.... . 

 

عجب روزگاری شده 

اصلا معلوم نیست چه خبره تو این بی صاحاب شده! 

خسته شدم از بس الکی زندگی کردم... واسه همین تصمیم گرفتم سرم و تو یه دنیای دیگه بند کنم.. 

بنابراین اومدم اینجا! 

ورودمو به خودم تبریک میگم...!